بازگشت دوباره
سلامی چو بوی خوش آشنایی..
مدت زیادی هست که از این وبلاگ دور بودم...بارها به خودم و به بعضی از دوستان قول دادم که باز از نو شروع میکنم و نکردم....هر چند که کارهایی داشتم که مانع از تمرکزم برای نوشتن می شد ولی راستش را بخواهید بیشتر تنبلی کردم ....هوایی شده بودم چند وقتی..قرار بود بروم آنسوی مرزها ...به جایی که فقط تصویری رنگارنگ از اون داشتم...به بهانه خوندن و ادامه تحصیل....بهانه بود...میخواستم به معنی واقعی کلمه هجرت کنم....دلم خودواقعی، خدای واقعی، مردم واقعی و احساسات واقعی میخواست....شاید بگویید اغراق میکنم...شاید درست میگویید...ولی من فکر میکنم در کشور ما مثلا در روابط بین فردی، ما از یکدیگر تصویر شفاف به همدیگر منعکس نمیکنیم...لذا خود های غیر واقعی و موهومی هستیم....من به شما نمیتوانم یا نمیخواهم و یا نمیشود که راستش را در مورد خودتان بگویم...بگویم که کجی ، غلط میکنی، اشتباه داری...و شما (یا من) یک عمر را با اشتباه و غلط و کجی سپری میکنیم....و آنوقت همین من یا شما بطور موهوم بر این گمانیم که خدا از ما راضیست و بهشت در انتظار ماست...و این خودشناسی غلط منجر میشود به خداشناسی غلط اندر غلط....
در فرهنگ و سرزمینی که آدمها در روابط خودشان با یکدیگر صادق اند ...تو همانی که هستی نه آنی که دلت میخواهد یا خوشت می اید....احتمالا بخاطر همین موضوع است که ایرانیها روابط مردم کشورهای اروپایی را سرد و بی روح مینامند....
نشد که بروم....ماندنی شدم ولی باور نمیکنید همان چند ماه که در سودای رفتن بودم اثر خوبی بر روی من گذاشت...حس مسافر بودن...سبک شدن و ماندن....از تعلقات بریدن...(البته بخشی از این حس ها رو بذارید به حساب ایرانی بودنم و تصورات و تلقیات موهوم از خودم)
دوباره خواهم نوشت....
برای یک سایت بیمه ای ، بدنبال یک اسم خوب میگردم ...ممنون میشوم که کمکم کنید
عزت زیاد
مصطفی ملکیان در یکی از مصاحبه هاش دو کتاب رو معرفی کرده برای مطالعه کردن:
1- زندگی برازنده من ..... کارول .اس پیرسون و هیو.کی مار....ترجمه کاوه نیری
2- نظریه های شخصیت ...نوشته شولتز ..ترجمه گروه مترجمان
این دو تا کتاب به شناخت خود کمک میکنند