براي عاطفه اي که در ما مرده

برادر يادت هست گفته بودي:" ميدانم خشکسالي است
اما در کيف هاي سامسونت هم يک خروار مضمون ناب خفته است...."
اين همه مضمون ناب را نميبيني؟ از جيغ بنفش ميترسي يا از سکوت سياه؟
نگراني ات از اينکه "بياييد قدر مردم را بدانيم" بيراه نبود.
مردم بزغاله و گوساله شدند، چون اخفش نبودند و بجاي من ، "ما" ميگفتند .
ميداني مقاطعه کاران از خيابان زعفرانيه به خيابان سپاه منتقل شده اند؟.
آنان که آنروزها در کار معامله جان خود با خدا بودند
اين روزها بدجور به تجارت "نان" افتاده اند.لابد براي حفظ نظام لازم است
برادرت که ديروز با پوتين هاي کهنه سربازيش بسيج شد به ميدان جنگ
اين روزها با يونيفرم و پوتين هاي نو و باتوم و شوکر و اسپري فلفل
اعزام ميشود به ميدان انقلاب
براي اينکه مبادا "سياست بازان لرد مستضعف" 120 ميلياردي ، چاههاي نفتشان بخطر بيافتد
آنوقت امام زمان چه کند؟ بالاخره ظهور آقا خرج دارد!
آري برادر
هنوز "انصافمان حسابي چرت مي زند"
هنوز "وجدانهاي ما آنفولانزا دارد"
بر دو شاهدت نيز-"قرآن و نهج البلاغه" را ميگويم- عينک ته استکاني گذاشته اند
و روايتگر روايت فتح بسان "حر" خائن از آب در آمده و به عقوبت آزادگي گرفتار!
راستي يادت هست پرسيده بودي"حاج همت که بود"؟
هنوز هم غريب است .عکس دوده گرفته اش را پاک کردند براي زيبا سازي شهر
ورگ غيرت کسي نجنبيد حتي خودت !
اين روزها هم که بدنبال "همت مضاعف" فانوس بدستيم.
قطعه شهدا را پيدا نميکنم.بي نام و نشان دفن شده اند
ديروز خواستم براي دنياي خودم و عقبي آنها فاتحه اي بخوانم ، پليس نذاشت
بخاطر حفظ امنيت ملي !
يادش بخير ميگفتي:"من چاپلوس نيستم،تملق نميگويم"
من هم همين کار را کردم ،گفتند "آخورت" به اسراييل ميرسد يا به آمريکا؟
من گفتم "آخرت"
"خواب آينده سبز برادرت" را ديده بودي ، يادت هست؟
براي آن خواب سبز هم "زندان" بريدند چون با تحليلهاي بنياد"سوروس" يکي از آب در آمده !
برادر جان مولا ويلا نداشت
چون ادعا و زندان و باتوم نداشت
در عوض تا دلت بخواهد رحم و مهرباني و صبر داشت
"خيبري سوز داره نه دود"
"براي عاطفه اي که در ما مرده
رحم الله من يقرء الفاتحه مع الصلوات" !
توضيحات:
۱- اين متن مثلا گفتگويي است با شعر "مولا ويلا نداشت" اثر "عليرضا قزوه"
۲- اغلب عبارات داخل گيومه نقل است از شعر ايشان.